محمد پارسا محمد پارسا ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 21 روز سن داره

محمد پارسا عشق مامان و بابا

برای عزیزترینم

سلام پسر قشنگم سلام محمدپارسای گلم صبح قشنگت بخیر پسر گلم . مامانی فدات بشه که اینقدر قشنگ تو دلم تکون می خوری و حرکت می کنی . وااااااااای که چه حسی داره .... امروز ( 1392/05/17) 38 هفته ات شد گل پسرم   این روزا لحظه شماری می کنم برای اومدنت و اینکه تو رو تو بغلم بگیرم و ببوسمتو و خدا رو برای هزارمین بار شکر کنم   عاشقتم عشقم ...
17 مرداد 1392

اولین کادوی پسرم

  سلام عشق مامان حالت خوبه پسرم ؟ پارسا جونم ، عزیز دلم اولین کادوت از طرف خاله جونت هست که زحمت کشیده و یه سرهمی خوشگل برات خریده . مرسی خاله جوووووووووووووووووووووووووووووووووووووون   حالا عکسشو می زارم برات پسر نازم تا بعدا ببینی       ...
5 تير 1392

تخت و کمد پسرم

سلام پسر خوشگلم سلام محمد پارسای مامان سلام نفس مامان خوبی ؟ قربونت برم من . شب جمعه ( یعنی دو شب قبل ) روز تولد حضرت علی اکبر ، تخت و کمد خوشگلتو که مامانی و باباجون زحمت کشیده بودن خریده بودن آوردن .   واااااااااااااااااااااااااای پسرم اگه بدونی چقدر وسایلت شیک و قشنگن   حالا صبر کن بذار همه وسایلت که اومد عکس می گیرم و برات میزارم تا وقتی بزرگ شدی خودت همشونو ببینی و برات خاطره بشه   از همین جا ، هم از طرف خودم هم از طرف بابا احسان و محمدپارسای گلم از مامانی و باباجون تشکر می کنم و دستشونو می بوسم . انشالله برن مکه جبران کنیم براشون ...
1 تير 1392

بدون عنوان

سلام میدونین بهترین روز زندگیم کی بود ؟ اره درسته روزی که فهمیدم خانومم بارداره خیلی حس باحالی بود خیلی خیلی خوشحال بودم اصلا نمیدونستم دارم چیکارمیکنم تا الان که باگذشت هفت ماه با هرتکون و هر لگدی که میزنه انگار تمام دنیا رو بهم دادن اونقدردوستش دارم که دیگه خودمو فراموش کردم فقط منتظر اومدنش هستم تا با دیدن و بوییدنش برا هزارمین باردادبزنم : خدایا شکرت ، خدایا برای این گوهری که بهم دادی شکرت   پسرم بابا احسان برای دیدنت لحظه شماری می کنه   ...
26 خرداد 1392

سلام

    سلام خوش اومدین  من مامان نی نی کوچولویی هستم که تازه وارد هفت ماهگی شده خیلی خوشحالم و خدا رو شکر می کنم که یه هدیه بهم بخشیده امیدوارم بتونم از این هدیه الهی به خوبی مراقبت کنم و سالم وسلامت به دنیا بیارمش از شما هم می خوام که برامون دعا کنید . من می خوام تو این وب خاطرات مربوط به دوران بارداری و به دنیا اومدن پسرم رو بنویسم تا ان شا الله روزی برسه که محمد پارسا خودش این مطالب رو بخونه   به امید اون روز ...
26 خرداد 1392
1